زمان جاری : پنجشنبه 14 تیر 1403 - 12:13 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



تعداد بازدید 170
نویسنده پیام
Admin آفلاین

ارسال‌ ها121
عضویت23 /3 /1392
محل زندگیجایی زیر آسمون خدا
سن: 20
تشکرها5
تشکر شده106
فضیلت قناعت به قلم سعدی

بازرگاني را ديدم كه صد وپنجاه شتر بار داشت و چهل بنده خدمتكار.

شبي در جزيره كيش مرا به حجره خويش در آورد، همه شب نياراميد از سخنهاي پريشان گفتن كه «فلان انبارم به تركستان است و فلان بضاعت به هندوستان، و اين قباله فلان زمين است و فلان چيز را فلان، ضمين».

گاه گفتي: «خاطر اسكندريه دارم كه هوايي خوش است».

باز گفتي: «نه كه درياي مغرب مشوش است. سعديا سفري ديگرم در پيش استاگر آن كرده شود بقيت عمر خويش به گوشه اي بنشينم».

گفتم: «آن كدام سفر است؟» گفت: «گوگرد پارسي خواهم بردن به چين كه شنيده ام قيمتي عظيم دارد و از آنجا كاسه چيني به روم آرم و ديباي رومي به هند و فولاد هندي به حلب و آبگينه حلبي به يمن و برد يماني به پارس و از آن پس، ترك تجارت كنم و به دكاني بنشينم».

انصاف ازين ماخوليا چندان فرو گفت كه بيش طاقت گفتنش نماند.

گفت: « اي سعدي تو هم سخني بگوي از آنها كه ديده اي و شنيده!»

گفتم:

آن شنيدستي كه در اقصاي غور بار سالاري بيفتاد از ستور

گفت چشم تنگ دنيا دوست را يا قناعت پر كند، يا خاك گور

عشق یعنی پاک ماندن در فساد . . . . . . آب ماندن در دمای انجماد


در حقیقت عشق یعنی سادگی . . . . . . درکمال برتری ، افتادگی !


چهارشنبه 12 تیر 1392 - 23:57
وب کاربر ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش
تشکر شده: 1 کاربر از Admin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: m_m &




پرش به انجمن :